مهمترين عامل در کسب هر موفّقيّتي، تدوين و مشخّص کردن دقيق اهداف ميباشد. هدفگذاري مهمترين عامل حرکت و خلق آينده است؛
هدفها هستند که مقصد و مسيرزندگي فردي و سازماني را روشن ميکنند. هدفگذاري به مثابهي ترسيم جادّهاي برايآينده است.
تلاشي ارزشمند است که معطوف به هدف باشد.
تلاش بيهدف، پرتاب تير درتاريکي است.
آنهايي که رويايي در ذهن و هدفي بر روي کاغذنداشته باشند، مقصدشان، ناکجا آباد خواهد بود .
فرايند هدفگذاري
اهداف هر کدام از ما، با توجّه به جواب سه سؤال زير، مشخّص ميشود:
در حال حاضر ،کجا هستيم؟
به کجا ميخواهيم برويم؟
براي رسيدن به هدف، چه بايد بکنيم؟
وقتي که اهداف مشخّص شدند، براي چگونگي رسيدن به اهداف، بايد برنامههاييتدوين شود وليست کلّيهي فعّاليّتهايي که منجر به تحقّق اهداف ميشوند را مشخّصنمود و پس از اجراي برنامهها، بايد نتايج با اهدافمقايسه شوند تا اصلاحات لازم در اهداف، برنامهها و فعّاليّتها به عمل آيد.
ويژگيهاي هدفگذاري خوب
هدف بايد روشن، واضح و مشخّص باشد.
هدف بايد واقعبينانه باشد.
هدف بايد مکتوب، مدوّن و روي کاغذ آورده شود.
هدف بايد در قالب يک جملهي مثبت بيان شود.
هدف بايد تهييج کننده باشد.
هدف بايد کمي و قابل اندازهگيري باشد.
هدف بايد مقيّد به زمان باشد.
هدف بايد قابل اجرا و دستيافتني باشد.
هدف بايد انعطافپذير باشد.
هدف بايد متناسب با منابع و امکانات تدوين شود.
محاسن و مزاياي هدفگذاري
هدفگذاري، امکان اندازهگيري پيشرفت و بهبود را فراهم ميکند.
هدفگذاري، انگيزه و روحيهي تلاش را بهبود ميبخشد.
هدفگذاري، شرط لازم برنامهريزي است؛ برنامه بدون هدف، بيمعني است.
هدفگذاري،باعث تمرکز بر فعّاليّتها ميشود.
هدفگذاري، احتمال موفّقيّت را بيشتر ميکند.
هدفگذاري، باعث افزايش اعتماد به نفس ميشود.
هدف گذاري، باعث رشد ميشود.
رابطه بين هدف و برنامهريزي
بين هدفگذاري و برنامهريزي، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد. برنامه بدون هدف، اثربخشي نداشته و هدف بدون برنامه، خيال و رويايي بيش نيست. هدفگذاري جزولاينفکّ برنامهريزي است و برنامهريزي، فرايندي است که چگونگي حرکت از وضع موجودبه وضع مطلوب (هدف) را مشخّص مينمايد. برنامهريزي، خودِ هدف نيست؛ بلکه وسيله وابزاري براي تحقّق اهداف است؛ هدفگذاريدرست، شرط لازم و برنامهريزي مناسب، شرط کافي است